زیرساختها مانعی برای توسعه شهرها و ساخت مسکن نیست
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۸۹۷۹۴
یک کارشناس حوزه نیرو گفت: طرح مسأله تأمین زیرساخت در نهضت ملی مسکن به عنوان یک چالش در مقابل راهکار ساخت مسکن و رفع این معضل، یک آدرس غلط و انحرافی است .
به گزارش ایران اکونومیست، یکی از مهترین وعدههای این دولت ساخت چهار میلیون مسکن بوده است که در حال حاضر در قالب طرح نهضت ملی مسکن پیش میرود. با این حال یکی از چالشهایی که عمدتاً در بحث توسعه افقی هم مطرح میشود، تأمین زیرساختهای لازم از جمله آب، برق، گاز و راه است که تأمین عمده آن نیز بر عهده وزارت نیرو است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه با محمد پورحمید، کارشناس حوزه نیرو به گفتگو پرداختیم که مشروح آن به شرح زیر است؛
در مسئله ساخت مسکن، زیرساخت چه جایگاهی دارد؟! تا چه حد تعیین کننده است؟!
باید ابتدا زیرساخت را تعریف کرد؛ وقتی صحبت از ساخت واحد مسکونی میشود، تأمین زیر ساخت یک حرف کلی است که ابعاد زیادی دارد. جادهای که باید ساخته شود، وسایل و امکانات حمل و نقل عمومیای که باید ناحیه مورد نظر را به شهر یا مرکز شهر وصل کند، گاز، برق و آب به عنوان تأسیسات مورد نیاز واحد مسکونی باید تأمین شود و حجم وسیع دیگری از خدمات که زیرساخت یک ناحیه سکونتگاهی را تشکیل میدهد.
وقتی با مسئله ساخت مسکن سروکار داریم، فارغ از آنکه با چه الگویی قرار است مسکن را بسازیم، باید ابتدا زیرساخت را بعنوان لازمه بارگذاری جمعیت، پیش بینی و تأمین کنیم. در طرحهایی که بحث الحاق زمین در میان باشد و قرار باشد بیابانی که هیچ زیرساخت شهری ندارد را آباد کنیم و مجبور باشیم تمام زیرساختهای لازم را از ابتدا و به طور کامل، ایجاد کنیم، مسئله زیرساخت اهمیت بیشتری پیدا میکند. اما در بازآفرینی شهری و احیای بافت فرسوده چالش کمتری در زمینه زیرساخت خواهیم داشت؛ چرا که عمده زیرساخت لازم در اغلب موارد فراهم است.
اما این تمام ماجرا نیست. از طرفی در بازآفرینی بافت فرسوده، معضلات دیگری مثل مشکلات تفاهم با تک تک ساکنین، تجمیع، تراکم و مسائل مربوط به مالکیت و اسناد خانههای فرسوده گریبانگیر مجریان طرحهاست. این چالشها به حدی تأثیرگذار بودهاند که وقتی به تجربیات گذشته بازگردیم خواهیم دید، با وجود آنکه سالها بحث بازآفرینی شهری در سطح کلان مطرح بوده، اما توفیق چندانی در این زمینه نصیب دولتها نشده است و در اغلب موارد، در حد همان حرف باقی ماندهاند. اما آمار ساخت مسکن در بافتهای الحاقی به شهر و یا در شهرهای جدید، نشان میدهند که در این شکل توسعه با وجود آنکه با مشکل تأمین زیرساخت روبرو بودهایم اما کارنامهی بهتری را به جا گذاشتهایم.
بطور کلی در هر نوع شیوهی ساخت مسکن، با یک سری چالشهایی روبرو هستیم که باید با توجه به نوع ساخت، پیشینه سکونتگاهی و زیرساختی و نیز مکان یابی پروژهها متفاوت عمل کرد.
پس با این حساب، آیا ممکن است زیرساخت مانعی برای پیشرفت طرحهای کلان ساخت مسکن به حساب بیاید؟!
ما اگر بخواهیم یک بافت مسکونی را ایجاد کنیم، قبل از تأمین زیر ساخت باید ببینیم صورت مسئلهمان چیست؟! مسئله این است که با توجه به محاسبات سال ۹۵، ما در کشور به ساخت ۱ میلیون مسکن در سال نیاز داریم. در بعضی موارد باید از شهرهای فعلی استفاده کرد، اما بعضی شهرهای کنونی دیگر جوابگوی نیاز نیست و مجبوریم برای تأمین مسکن مورد نیاز، حریم شهری را افزایش دهیم و بافت جدیدی به شهر الحاق کنیم و یا حتی شهرهای جدیدی را ایجاد کنیم.
حاکمیت در ذیل وظایفی که در قانون اساسی دارد و همچنین مسئولیتهایی که در پیام ۱۰۰ امام و نیز قانون جهش تولید بر عهده او گذاشته شده است باید این کار را انجام دهد. اما آیا زیر ساخت مانع حل این مسئله است؟!
به نظر من زیرساخت در این کلان مسئله، اصلاً جایی ندارد و حتی به حساب نمیآید. آنچه تعیین کننده است، نیاز کشور است. حاکمیت به این نتیجه رسیده است که باید معضل مسکن را حل کند. چرا؟ چون بیشترین سهم تورم دو رقمی کشور متعلق به مسکن است. چون مسکن در مسئله تولید یک پیشران به حساب میآید و میتواند رشد تولید را شتاب دهد. چون تولید مسکن میتواند ۱۴۰ صنعت بزرگ کشور را درگیر کند؛ از کارخانههای بزرگ فولاد و سیمان گرفته تا صنایع پتروشیمی، معادن و بطور گستردهتری کارگاههای خرد دگیر با ساخت مسکن.
وقتی قرار است چنین موتور تولیدیای فعال شود، تا نیاز مسکن را حل کند، تولید را افزایش دهد، تورم را مهار کند و اشتغال ایجاد کند، اگر واقعاً عزم برای حل این کلان مسائل وجود داشته باشد، پس نباید چالش زیرساخت خللی ایجاد کند. اصلاً این معظل در برابر کاری که قرار است انجام شود محلی از اعراب ندارد.
اگر کسی چالش زیر ساخت را در برابر امکان تولید مسکن مطرح کند، قطعاً مغلطه میکند و دارد حل چندین ابر مسئله کشور را معطل زیرساخت جلوه میدهد. شما فرض کنید میخواهید فرزندتان را بفرستید مدرسه تا نیاز او به تحصیل و دانش را حل کنید. بعد کسی بخواهد مسئله تهیه لوازم التحریر را مانع این اتفاق نشان دهد. چقدر هدف بزرگتر از این حرفهاست. این دقیقاً چیزی است که در چالش زیرساخت نسبت به مسئله مسکن با آن مواجهیم.
بالاخره تأمین زیرساخت یک سرمایه اولیه نیاز دارد. این سرمایه چگونه باید تأمین شود؟!
تجربه ساخت مسکن در کشور ما نشان داده است، زمانی که زمین را به بافت شهری تبدیل میکنید، هزینه تکتک موارد زیر ساخت را، خود مردم تقبل میکنند. برای مثال در تجربه شهر پردیس، هزینه زیر ساخت علاوه بر هزینه ساخت از مردم گرفته شد و جواب داد و اعتراضی نیز در پی نداشت. در اغلب طرحهای مسکن مهر تقریباً بر همین منوال، تأمین مالی صورت گرفت و خود مردم بخشی از هزینههای لازم را پرداخت کردند.
فلذا وصول این هزینهها اصلاً بر دوش دولت نخواهد بود. حال اگر دولت بخواهد بخشی از این هزینهها را از دوش مردم بردارد و خودش تأمین کند، این سوال پیش میآید که آیا این هزینه باید به بودجه دولتی الصاق شود؟! قطعاً اینگونه نخواهد بود. شما وقتی زمینی را به محدوده الحاق میکنید، در اصل ارزش افزودهای را برای آن ایجاد میکنید. در بافت الحاق شده، معمولاً بخشی از کاربری زمینها، تجاری و اداری خواهند بود. بنابرین این ظرفیت وجود دارد که در مقابل تهاتر زمین و واگذاری مجوز بهرهبرداری، منابع مالی لازم برای زیر ساخت را تأمین کرد.
علاوه بر اینها، مدلهای نوینی نیز برای تأمین مالی پروژههای زیرساختی مثل آب و برق وجود دارد که بکارگیری درست آنها، میتوان بدون فشار به بودجه دولتی، طرحها را به سرانجام رساند. از جمله مدل صندوق سهاموپروژه که میتوان با پکیج کردن پروژههای سودآور مثل صنعت برق و کمتر سودآور مثل صنعت آب، براحتی و با استفاده از ظرفیت مردمی این مسئله را حل کرد.
ظرفیت صنایع مرتبط با آب و برق را چطور توصیف میکنید؟ آیا پاسخگوی این حجم تقاضای اضافه شده هستند؟
ظرفیت اثبات شده کشور در بحث تولید الزامات ایجاد زیرساخت بخصوص آبرسانی و انتقال برق، ظرفیت بسیار عظیمی است. شاهد این حرف، ابرپروژههایی است که در این یکی دو سال اخیر، در حوزه آب و برق انجام شده است. برای مثال طرح آبرسانی غدیر، طرح آبرسانی شهرکرد، طرح آبرسانی همدان، طرح آبرسانی بوشهر، طرح آب رسانی یزد، طرح آب رسانی شهر سنندج و پروژه آبرسانی به دریاچه ارومیه. این پروژهها، پروژههای کوچکی نبودهاند. اغلب این طرحها، پروژههای مقیاس بزرگی هستند که بعضاً تا ۱۷ سال زمین مانده بودند. اما دیدیم که با تصمیم دولت، ظرف یک سال به اتمام رسیدند.
علاوه بر بخش آب، در زمینه تولید برق نیز توانمندی بسیاری در کشور وجود دارد. رکورد افزایش ظرفیت تولید برق در کشور ما متعلق به سال ۱۳۸۰ با عدد ۴۹۳۵ مگاوات بود که این مقدار در سال گذشته با وجود مشکلات و معظلاتی که وجود داشت به عدد ۶۰۰۰ مگاوات رسید. در این مدت با ساخت چند نیروگاه حرارتی جدید، ارتقا و افزایش بهرهوری در نیروگاههای موجود با بهره گیری از توان شرکتهای دانش بنیان و جهش در ساخت نیروگاههای تجدید پذیر توانستیم رکورد افزایش تولید برق در کشور را بهبود دهیم. بعلاوه این، طبق آماری که خود وزارت نیرو اعلام کرده، در سالی که گذشت، عملیات اتصال ۳۰۳۹ روستا به شبکه آبرسانی انجام شده است.
بنابرین سبقه و تجربه و دستاوردهای اخیر دولت سیزدهم در اجرای ابرپروژه های آبرسانی و پروژههای صنعت برق، اثبات میکند مانع و محدودیتی برای توسعه زیرساخت، حداقل در حوزه آب و برق وجود ندارد و دولت در چند سال اخیر نشان داده است که اگر اراده کند و ظرفیت موجود را به میدان بیاورد، براحتی میتواند زیرساختهای لازم را تأمین کند.
علاوه بر زیرساخت، ساخت خود مسکن نیز، تقاضا و نیاز تولید را افزایش خواهد داد. اگر این تقاضا را نتوانیم تأمین کنیم، برخلاف اهدافی که که داشتیم، قیمت نهادههای ساختمانی و در نتیجه قیمت مسکن افزایش خواهد یافت. به نظر شما آیا ظرفیت تولیدی کشور از پس نیاز ایجاد شده برمیآید؟!
اتفاقاً مشابه این حرفهایی که امروز در مورد عدم امکان تأمین زیرساخت زده میشود، در گذشته با جنس نبود فولاد و سیمان و مصالح موردنیاز برای ساخت مسکن عنوان میشد. این صحبت در شرایطی است که شرکتهای تولید فولاد و سیمان، اغلب با ۵۰ درصد ظرفیت اسمیشان کار میکنند که البته در آن زمان این ظرفیت به مراتب کمتر بود. جوابی که داده میشد این بود که وقتی تقاضا ایجاد شود متعاقباً این ظرفیتها هم افزایش پیدا میکنند و اتفاقاً این تقاضا، افزایش تولید و اشتغال را به همراه خواهد داشت. بعد گفتند که این محصولات، صادراتی هستند و اگر صادرات صورت نگیرد و محصولات صرف نیاز داخل شود، ارز به کشور نخواهد آمد. باز هم همان جواب قبلی کافی است که ظرفیت تولیدی مورد نظر ما، در اصل ظرفیت مغفول شرکتهای تولیدی است و این امر ابداً صادات محصولات را دچار اختلال نخواهد کرد. گذشته از این، وقتی تقاضا وجود داشته باشد، میتوان ظرفیت فعلی تولید را افزایش داد. کما اینکه در تجربه مسکن مهر دیدیم که تقاضای فولاد ایجاد شده، باعث شد تا شرکتهای فولادی با ساخت و اضافه کردن کارخانه، ظرفیت تولید را یکونیم تا دو برابر کنند.
در تأمین زیرساخت آیا تفاوتی میان نوع شهرسازی وجود دارد؟ (افقی یا عمودی)
مسئله مسکن، ابعاد زیادی دارد. مهمتر از خود مسئله ساخت مسکن، مواردی هستند که بعد از آن با آنها روبرو میشویم. مثل سبک زندگی، الگوی مصرف و موارد بسیار دیگری که اگر امروز مغفول بمانند و به آنها توجه نشود، در آینده معظلات بیشتری را ایجاد خواهند کرد.
علاوه بر معضلاتی که شکل ساخت مسکن میتواند ایجاد کند، فرصتهایی است خلق میکند. در شرایط فعلی که مصرف منابع انرژی بطور جدی و اشتباهی افزایش پیدا کرده یکی از نیازهایی که امروز ایجاد شده و در آینده بسیار تشدید خواهدشد مدیریت مصرف منابع به خصوص آب و برق خواهد بود.
الگوی ساخت مسکن، خیلی میتواند در تغییر روند مصرف و حتی تولید انرژی تأثیرگذار باشد. در بحث مصرف آب و برق، در مقایسه ویلایی و آپارتمانی البته با روند ساخت گذشته، تفاوتی زیادی وجود ندارد. اما الگوی ساخت ویلایی، جای کار بیشتر و شرایط بهتری برای اصلاح رویه مصرف و نیز برای تولید و بازیابی انرژی دارد.
مثلاً در بحث آب، ما با دو ظرفیت آب سبز و آب سیاه مواجهیم. آب سبز بارندگیهایی است که میتوان جمع آوری و ذخیره کرد و آب سیاه فاضلابی است که میتوان در مقیاس خرد تصفیه کرد و به چرخه مصرف برگرداند. ساخت خانه یکطبقه و بهرهگیری از تکنولوژیهایی که در این نوع مسکن قابل استفاده هستند، بستر خوبی برای اجرای سیاست افزایش بهرهوری و کاهش مصرف در کشور فراهم خواهدکرد.
در آخر بار دیگر تاکید میکنم، کسی که مسئله زیر ساخت را بهعنوان یک چالش اساسی در مقابل راهکار احتمالی مسکن که اتفاقاً تجربه شده و موفق نیز بوده است مطرح میکند، دارد آدرس غلط میدهد.
اگر واقعاً تأمین زیرساختها چالش جدی ایجاد نمیکند چرا این حرف این اندازه توسط برخی تکرار میشود؟
بنابرین تک تک چالشهایی که بیان میشود، صرفاً یک سری مسائل کوچکی هستند که بدون دلیل واقعی و منطقی، بزرگ شدهاند تا جلوی ساخت مسکن گرفته شود. همانگونه که پیشبینی میشود، عمدتاً این حرفها از جانب سوداگران مسکن مطرح میشود. تا با این بهانه جلوی پیشرفت طرحهای ساخت مسکن را بگیرند و با نبود عرضه مسکن، از افزایش افسار گسیخته قیمت خانه بهره ببرند. و یا اگر موفق به آن نشدند، با بهانه کردن زیرساخت، الگوی ساخت مسکن را به سمت توسعه عمودی و انبوهسازی که در ظاهر هزینه زیرساخت کمتری دارد پیش ببرند تا سودش در جیب خودشان برود و دودش در چشم مردم.
منبع: خبرگزاری مهر برچسب ها: وزارت نیرو ، وزارت راه و شهرسازی
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: وزارت نیرو وزارت راه و شهرسازی تأمین زیرساخت طرح آبرسانی ظرفیت تولید زیر ساخت وزارت نیرو زیرساخت ها ساخت مسکن تأمین زیر پروژه ها آب و برق چالش ها طرح ها طرح آب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۸۹۷۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خلاقیت؛ موتور رشد شهرها
خلاقیت و نوآوری از دیرباز از بخشهای مهم در شکلگیری و توسعه شهرها بودهاند و امروزه با توجه به پیشرفتهای گسترده محیطهای شهری فقدان آنها در برنامهریزیهای توسعه شهری در عمل بی معنا است و باید مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، خلاقیت بهعنوان تمایل به تولید یا شناسایی ایدهها، جایگزینها یا امکاناتی تعریف میشود که ممکن است در حل مشکلات، برقراری ارتباط با دیگران و سرگرم کردن خود و دیگران مفید باشد. افراد برای خلاق بودن باید اطراف خود را به روش یا از منظری جدید تماشا کنند. توانایی ایجاد جایگزینها یا دیدن متفاوت اطراف بهطور منحصربهفرد با تغییر اتفاق نمیافتد، بلکه نیازمند اقداماتی اساسیتر مانند انعطافپذیری و لذت بردن از هر آن چیزی است که تاکنون دیده یا شنیده نمیشد.
یک محیط خلاق میتواند یک اتاق، یک دفتر، یک ساختمان، مجموعهای از ساختمانها، یک انبار بازسازی شده، محوطه دانشگاه، خیابان، منطقه، محله و گاهی اوقات یک شهر باشد. البته این مکانها به همان اندازه میتوانند کاملاً غیرخلاقانه باشند. آنچه یک محیط را خلاق میکند این است که به کاربر این حس را میدهد که میتواند به مکانی که در آن قرار دارد شکل دهد یا آن را از نو خلق کند.
شهر خلاق و نوآوری شهریشهر خلاق بهعنوان یک رویکرد و چارچوبی متمایز و در عین حال انعطافپذیر ارائه میشود و زمانی ارزشمند است که رویکرد شهر خلاق را تحت نگرانیهای جدیدی قرار میدهد که به تقویت مجدد آن کمک میکند. شهر خلاق شهری است که در آن خلاقیت یک عامل استراتژیک در توسعه شهر بهشمار میرود. چنین شهری مکانها، تجربیات، جاذبهها و فرصتهایی را برای پرورش خلاقیت در بین شهروندان خود فراهم میکند.
درک شهر خلاق بهعنوان یک رویکرد به دو دلیل مهم است. اولین مورد ظرفیتی است که این رویکرد برای تأثیرگذاری در حوزههای سیاستهای شهری و فرهنگی حفظ میکند. دوم اینکه رویکرد شهر خلاق به معرفی درک پیچیدهای از بعد فرهنگی که محیطهای شهری، زندگی عمومی و حکمرانی شهر دارند، کمک کرده است. خلاقیت نه تنها کلید موفقیت، بلکه یک گرایش طبیعی شهرها است که این امر درک شدن آن را در محیطهای شهری ضروری میکند رویکرد شهر خلاق بهویژه در رادیکالیترین فرمولبندیهای اولیه خود، ارتباط نزدیکی با نوآوری شهری دارد.
نوآوری شهری نیز بهعنوان فرایند جدید یا بهبود یافتهای درک میشود که بهطور قابلتوجهی با فرآیندهای قبلی متفاوت است. برای دههها، تمرکز نوآوری بر پیشرفتهای فنی قرار داشت، اما امروزه تمرکز بر فرآیندهای غیرفناورانه نیز در حال گسترش است و حتی گاهی برای بهرهگیری از نوآوری هیچ نیازی به استفاده از فناوری نیست. برای مثال نوآوری ممکن است شامل معرفی وسایلنقلیه خودران هوشمند، برقی و تقاضامحور یا طراحی نوعی برنامهریزی شهری باشد که نیازی به استفاده از خودرو ندارد. بیش از نیم میلیون شهر در جهان وجود دارد و همه آنها تا حدی نوآوری دارند. خلاقیت یک فرآیند واگرا و نوآوری دارای منطق همگرا است و به همین دلیل این دو به یکدیگر نیاز دارند.
نوآوری و خلاقیت در شهرهانظریههای توسعه محلی و منطقهای شهرها طی دهههای اخیر شاهد ظهور مجموعهای از تغییرات بود که جنبههای مختلف مرتبط با فرهنگ را بهعنوان عناصر کلیدی در آینده واقعیتهای شهری مفهومسازی کرد. این مفاهیم در قالب اصلی «شهر خلاق» گنجانده شد و یک مدل بدیهی را تشکیل داد که دارای ارزش کلی بود. پس از آن بررسی فرآیندهایی که از طریق آنها چارچوبی منسجم و پذیرفتهشده در این زمینه شکل گرفت، ماهیت پیچیده شهر خلاق را آشکار کرد و به سیاستگذاریهایی با تأثیرگذاری بالا در زمینه شهرسازی منتهی شد. بخش فرهنگی محیطهای شهری امروزه بسیار حائز اهمیت است. شهرها و مناطق متعدد سیاستهایی را طراحی میکنند که خواستار عمل در حوزههای مرتبط با آن هستند و سازمانهای بینالمللی اصلی اهمیت محوری فرهنگ، خلاقیت و نوآوری را در حکمرانی شهری و توسعه شهر به رسمیت شناختهاند.
هدف شهرسازی خلاق این است که شهر بهعنوان یک اثر هنری زنده در نظر گرفته شود که در آن شهروندان میتوانند در ایجاد یک مکان دگرگونشده مشارکت داشته باشند. این امر مستلزم بر خودرای از خلاقیت اقشار مختلف همچون مهندسان، مددکاران اجتماعی، برنامهریزان شهری، شخصیتهای تجاری، برگزارکنندگان رویدادها، معماران، متخصصان مسکن، متخصصان فناوری اطلاعات، روانشناسان، مورخان، انسانشناسان، دانشمندان علوم طبیعی، محیطبانان، هنرمندان مردمی و مهمتر از همه مردم عادی باشد که بهعنوان شهروند در شهرها زندگی میکنند. این خلاقیت، همهجانبه و نهتنها محرک کشف یک اختراع فنی جدید، بلکه مولد ایجاد تعاملات در جریان شهری است.
هر دورهای از تاریخ به شکل خاصی از خلاقیت نیاز دارد، چراکه بدون شک امروز با دیروز و فردا متفاوت خواهد بود. خلاقیت پاسخی برای همه مشکلات شهری نیست، اما پیشزمینههایی را ایجاد میکند که در آن امکان فراهم آوردن فرصتهایی برای یافتن راهحلهای خلاقانه برای توسعه شهری وجود دارد. خلاقیت شهری مهمتر از همه نیازمند تغییر در طرز فکر و برخورداری از اخلاق است. این اخلاق مربوط به هر آن چیزی میشود که زندگی میبخشد، آن را حفظ میکند و گسترش میدهد. این امر مستلزم تمرکز بر خلاقیت نرم است که شامل توانایی پرورش شهرها و بومشناسی فرهنگی آنها میشود.
خلاقیت همواره در طول تاریخ در شهرها وجود داشته، هرچند با عناوین نبوغ، مهارت، استعداد یا هوش اختراع شناخته میشده است. به عبارت دیگر شهرهای سراسر جهان به خودی خود و مطابق معمول ایجاد نشده و هر یک از ویژگیهای برخوردار است که بدون شک لازمه آنها برخورداری از عنصر خلاقیت محسوب میشود. امروزه نیز شهرها به دلایل مختلفی از این عنصر بهره میبرند. در اصل اینگونه احساس میشود که خلاقیت میتواند پاسخی به مشکلات و فرصتهای تغییر شرایط تجارت جهانی، تجدید ساختار اقتصادی، اقتصاد مبتنی بر فناوری اطلاعات و جامعهای باشد که تمرکز عمده آنها بر خلق ثروت از طریق ایدهها است. این امر به تغییرات چشمگیری منجر میشود که شبیه یک تغییر پارادایم به نظر میرسد.
لزوم بهرهگیری از خلاقیت و نوآوری در شهرهابسیاری از شهرها یا مناطق امروزی در حال نابودی هستند و دلیل عمده چنین امری این است که بسیاری از آنها به دلایل زیرساختهای فیزیکی یا استمرار در عملکرد به شیوههای مرسوم، در گذشته خود گیر کردهاند. پیشگیری از این نابودی مستلزم تغییر در نگرشها و نحوه اداره سازمانهای شهری است که این امر بهشدت به بهرهگیری از عنصر خلاقیت نیاز دارد. این اقدام با افزایش رقابتپذیری همراه است، چراکه نشان میدهد منابع رقابت شهرها با یکدیگر اکنون در سطوح متفاوتی از قبل قرار دارد و شهرها باید فراتر از صرف هزینههای پایین و بهرهوری بالا با یکدیگر رقابت کنند. بخشی از این رقابت نو میتواند شامل غنای فرهنگی یک شهر، بهبود ظرفیت شبکهسازی آن در سطح جهانی و همگام شدن با بهترینهای جهانی با ایجاد توانایی مشارکت جوامع یا افزایش آگاهی و کیفیت طراحی شهرها نهتنها بهعنوان یک افزونه، بلکه بهعنوان بخشی ذاتی از توسعه باشد که از طریق درک نحوه عملکرد شهری با استفاده از پتانسیل رسانهها صورت میگیرد.
هدف شهرهایی که سعی در بهرهگیری از خلاقیت دارند ایجاد شرایطی است که تصمیمگیرندگان شهری بتوانند پتانسیلهایی مانند تبدیل زبالهها به منابع تجاری را بازنگری، داراییهای پنهان مانند کشف سنتهای تاریخی را برای تبدیل شدن به یک محصول جدید ارزشگذاری مجدد و داراییهای معنوی همچون سرمایه اجتماعی که باعث تولید ثروت میشود را اندازهگیری کنند.
بهرهگیری از خلاقیت میتواند با برانگیخته شدن شور و اشتیاق شهروندان نسبت به شهر خود با توسعه برنامههایی همراه باشد که به آنها یاد میدهد شهر خود را دوست داشته باشند؛ برنامههایی که میل آنها را به یادگیری و کارآفرینی افزایش میدهد. این اقدام میتواند با پرورش استعدادهای محلی، بازنگری منابع فرهنگی، پیکربندی مجدد زیرساختهای شهری، بازگویی داستان متمایز هر شهر برای نسل جوان، بازاندیشی در برنامههای درسی برای آموزش مهارتهای باکیفیتتر و مواردی از این قبیل صورت بگیرد و با افزایش تابآوری شهری بهعنوان اصل اساسی بقای شهرها همراه شود که نیازمند برنامههای آموزشی جدید است.
شبکه شهرهای خلاق یونسکوشبکه شهرهای خلاق یونسکو (UCCN) در سال ۲۰۰۴ با هدف ارتقای همکاری بین شهرهایی ایجاد شد که خلاقیت را بهعنوان یک عامل استراتژیک برای توسعه پایدار شهری شناسایی کردهاند. در حال حاضر این شبکه را ۳۵۰ شهر در سراسر جهان تشکیل میدهند که با هم در جهت یک هدف مشترک عمل میکنند، این هدف شامل قرار دادن خلاقیت و صنایع فرهنگی در قلب برنامههای توسعه خود در سطح محلی و همکاری فعال در سطح بینالمللی است.
شبکه شهرهای خلاق نهتنها بهعنوان بستری برای تأمل در نقش خلاقیت بهعنوان اهرمی برای توسعه پایدار، بلکه بستری برای اقدام و نوآوری بهویژه برای اجرای دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار و هفت زمینه خلاقانه صنایع دستی و هنرهای عامیانه، هنرهای رسانهای، فیلم، طراحی، غذا، ادبیات و موسیقی است.
نوآورترین و خلاقترین شهرهای جهانووهان چین برای پاسخ به بیماری همهگیر کرونا و تحول، انطباق و پاسخ به همهگیری کووید -۱۹ موفق به دریافت جایزه «بازیابی نوآوری» شد.
کمیسیون اروپا دورتموند آلمان را به دلیل تاریخچه نوآوری خود از طریق همکاری با پروژه «شهر همسایگان» بهعنوان پایتخت نوآوری اروپا در سال ۲۰۲۱ و وانتا فنلاند را به دلیل تلاشهای خود در زمینه نوآوری بهعنوان «شهر نوآورانه در حال ظهور اروپا» معرفی کرد.
توکیوی ژاپن با توجه به نحوه بهکارگیری فناوری شهری، ظرفیت دیجیتال آن و مهمتر از همه تأثیر اجتماعی مثبت، نوآورترین و مبتکرترین شهر سیاره زمین شناخته شد. بر اساس این شاخص، بوستون جایگاه دوم و نیویورک رتبه سوم را به خود اختصاص دادند.
مانیز اسپانیا در شبکه شهرهای خلاق یونسکو بهعنوان «شهر صنایع دستی و هنرهای محبوب» شناخته میشود.
بوستون ایالات متحده به دلیل «بافت فرهنگی و ثروت انسانی»، در کنار بهرهگیری از مدل متنوع گردشگری، عنوان «بهترین شهر خلاق» را به دست آورد.
نوآورترین شهرهای جهان در سال ۲۰۲۲ شامل توکیو، لندن، نیویورک، پاریس، سنگاپور، لسآنجلس، بوستون، سانفرانسیسکو و هیوستون و در سال ۲۰۲۳ شامل لندن، نیویورک، توکیو، پکن، پاریس، سانفرانسیسکو، لسآنجلس، شانگهای، سئول و مسکو بود.
کد خبر 749781